وقتی آنا با یک معامله گر سهام آشنا می شود، فکر می کند که او عالی است، اما زوئی به او اعتماد ندارد، بنابراین او تصمیم می گیرد تا حقیقت را در مورد او کشف کند.
وقتی آنا با یک معامله گر سهام آشنا می شود، فکر می کند که او عالی است، اما زوئی به او اعتماد ندارد، بنابراین او تصمیم می گیرد تا حقیقت را در مورد او کشف کند.
حاجی ناموصا اینو لامصب رو تا آخرش ببینین واقعاً سورپرایز میشین فقط بعد دیدنش لطفاً ریکشن خودتنو کامنت کنین میخوام نظرتونو بدونم حتماً حتماً براش وقت خالی کنین